و العصر

اللهم عجل لولیک الفرج

و العصر

اللهم عجل لولیک الفرج

و العصر

والعصر... ان الانسان لفی خسر... آری زمانه , زمانه ی خسران و زیان است و انسان چه میداند که در میان این زرق و برق ها و آسمان خراش ها و چراغ های تبلیغاتی که انگار مسحورشان شده چیزی گم کرده است؟ نشان از من نپرسید , من خود حیرانم... و منتظر فرجی که مرا دریابد تا با او به آخر والعصر برسم... الا الذین امنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر...

طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب با موضوع «تفسیر قرآن» ثبت شده است


این مطلب اولین جلسه از سلسله مباحث انتظار یار است


الحمدلله الذى انزل الفرقان على عبده لیکون للعالمین نذیرا، و الصلوة على من جعله شاهدا و مبشرا و نذیرا، و داعیا الى الله باذنه و سراجا منیرا و على آله الذین اذهب عنهم الرجس ، و طهرهم تطهیرا

شرح و تفسیر قرآن را اگر به معنای شرح لغات و بیان مقاصد و مدالیل آیات قرآنی بدانیم از همان ابتدای تشکیل جامعه نبوی پایه گذاری شده است. چنانچه در دل قرآن آیات فراوانی دال بر تفسیر و تعلیم کتاب الله به دست پیامبر اکرم دیده میشود. کما ارسلنا فیکم رسولا منکم ، یتلوا علیکم آیاتنا، و یزکیکم و یعلمکم الکتاب و الحکمه .  نکته ی لطیف این آیات این است که بین تلاوت شدن آیات قرآن و تعلیم حکمت آن لفظ "یزکیکم" به معنای طهارت و تزکیه نفس آمده است. این لطیفه را فعلا به عنوان یک رمز در نظر داشته باشید تا به وقتش به شرح و بسط آن بپردازیم. 

اما تفسیر قرآن کریم بعد از پیامبر اسلام (ص)توسط جمعی از صحابه رسول خدا (ص) ادامه پیدا کرد و از میان این صحابه میتوان به ابن عباس و عبدالله بن عمر و ... اشاره کرد که عمدتا به مسائل حاشیه ای و عمومی مثل شان نزول (بیان زمان و مکان نزول آیات و مصداق آیات) و بحث در مورد احادیث پیامبر در مورد آیات مختلف می پرداختند.تعداد روایاتی که تابعین به تفاسیر(!) خود اضافه نمودند بیشتر از صحابه بود و به نظر علامه طباطبایی تنها تفاوت روش تفسیری این دو گروه همین بود! از دید دشمن شناسی اینجانب در تفاسیر ابن ابی لیلی و سدی به وضوح دست پنهان یهود و بنی امیه برای ورود اسرائیلیاتی نظیر تجسم خدا و ... را در متن اسلام دید. دلیل استفاده من از لفظ متن اسلام این است که متاسفانه بعضی از اعتقادات عوام شیعه اثنی عشری نیز تحت تاثیر این خرافات قرار گرفته است . 

حالا شما تصور کنید در اوایل حکومت عباسیان فلسفه یونانی به عربی ترجمه شود و روش عقلی وارد مجالس تفسیر قرآن شود و مقارن با آن صوفی گری و عرفان کاذب نیز شروع به رویش کند. به قول علامه طباطبایی : اختلاف مذاهب  آنچنان در میان مسلمانان تفرقه افکنده بود، که میان مذاهب اسلامى هیچ ، کلمه واحدى نمانده بود، جز دو کلمه (لا اله الا الله و محمد رسول الله )، و گر نه در تمامى مسائل اسلامى اختلاف پدید آمده بود. در نتیجه در طریقه بحث از معانى آیات قرآنى متفرق شدند، و هر جمعیتى براى خود طریقه اى بر طبق طریقه مذهبى خود درست کرد. 

ادامه دارد...


۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۲ ، ۱۵:۵۲
امیر اسکندری