و العصر

اللهم عجل لولیک الفرج

و العصر

اللهم عجل لولیک الفرج

و العصر

والعصر... ان الانسان لفی خسر... آری زمانه , زمانه ی خسران و زیان است و انسان چه میداند که در میان این زرق و برق ها و آسمان خراش ها و چراغ های تبلیغاتی که انگار مسحورشان شده چیزی گم کرده است؟ نشان از من نپرسید , من خود حیرانم... و منتظر فرجی که مرا دریابد تا با او به آخر والعصر برسم... الا الذین امنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر...

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام زمان» ثبت شده است

تو چه میدانی که نور چیست  وقتی همه ی عمرت را در این تاریکی قهری بوده ای و اشعه ی خورشید فانی و لامپ چند وات خانه ات برایت نور تابید؟ چشممان به تاریکی عادت کرده , اسم اعظمش را چشم کور من و تو تاب دیدن ندارد آنگاه که اشرقت به السماوات و الارضون... 

من و تو مجبوریم طلوع شمس الشموس امت محمد (ص) را به همین معنا و مظهر  دنیایی اش تجربه کنیم... چرا که طلوع همیشه تدریجی بوده و هست... و لا تجد لسنتنا تحویلا...

چه تعبیر بکری بود که نجات دهنده همچون خورشید است , خورشید به مطلع فجر رفته است ... تو خبر نداری... کمی که چشمانت را باز کنی میبینی خورشید شراب نور را جرعه جرعه در کأس آسمان میریزد و زهق الباطل ذکر آخرین ستاره ایست که از این شراب طهور کام میگیرد... شب را ببین چگونه در آیه های تنفس صبح پشت میگرداند واللیل اذا عسعس... والصبح اذا تنفس. 

مواظب نمازت باش که قضا نشود, آخر طلوع خورشید نزدیک است...

 راستی یادت باشد, در بین الطلوعین خوابیدن کراهیت دارد... 

اللهم عجل لولیک الفرج


۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۲ ، ۱۷:۲۲
امیر اسکندری

سکانس ١_خارجی

در دهان دنیا فرو رفته ایم و طعمه طمع های خودمان شدیم , نمیدانیم دنیا به اندازه ی خودش پر از دنائت است. دنیایی که هایده و مهستی اش هم از آن ناله ها سر دادند برای چه کسی وفا میکند؟ این من و توایم که غلام حلقه به گوش دنیا شدیم و برای ارباب حلقه هایمان ارادت ها قائلیم !!! 

سکانس ٢_ داخلی 

گاهی باید تصور کنیم که سر به سینه امام گذاشته ایم و به ضربان قلب مبارکش گوش میدهیم... به آن موسیقی حزن انگیز که حکایت از بد عهدی من و تو دارد. ما چه کرده ایم با حسین زمانه مان؟ این انتظار ظهور ما به درد عمه مان میخورد! 

کمی خودمانی تر:

همه مشکل ما اینه که فکر میکنیم خورشید عاشورا غروب کرده  , نه عزیز من کل یوم عاشورا تو تو باغ نیستی! تو باید هر شب میون تاریکی خیمه امام تصمیم بگیری موندنی هستی یا نه؟ خوبیش اینه که من و تو عین همیم, زبون همو میفهمیم, قرار نیست هر روز از بین دو انگشت امام بهشتو ببینی, این مال وقتیه که تو تصمیم نهاییتو گرفتی, عباس شدی , حبیب شدی , علی اکبر شدی یا اصلا بذار خیالتو جمع کنم امام شدی! بذار فکر کنن من و تو کافریم , ولی روی جمله بأبی انتم و امی امام خوب فکر کن, فاطمه (سلام الله علیها) فدای وهب و زهیر نشد ...بیشتر فکر کن روی این جمله هام... تو این عاشورا باید بصیرت داشته باشی , یه وقت خدای نکرده طرماح نشی؟ حواستو جمع کن.... والعاقبه للمتقین

پ ن : میدونی وقتی ضحاک بن عبد الله امام زمانشو تو قتل گاه تنها میذاشت و به سمت اسبش میرفت, امام چی میگفت؟ توقع دارین امام عصبانی بشه ؟ نفرینش کنه؟ نه عزیزم امام دعای خیر میکرد... میگن اون روز که حسین (ع) تو قتل گاه دست و پا میزد هیچ کسی رو نداشت, یکی رفته بود دنبال اسبش یکی رفته بود دنبال یه کیسه گندم  ولی پسر فاطمه (سلام الله علیها) ... زبونم بند اومده ....

یا علی
۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۲ ، ۲۰:۵۳
امیر اسکندری